بسیاری از ما ممکن است موسیقی را به صورت یک تفیح در زندگی خود داشته باشیم. ممکن است این تفریح روی یک تپه سبز خارج از شهر، هنگام مسافرت در اتوبوس و هواپیما ویا حتی در دل شب و زیر نور ماه باشد...
آنچه که ما به آن گوش فرا می دهیم صرف نظر از تفریح ، ممکن است یک اثر هنری بی نظیر باشد. موسیقی توان آن را دارد که شما را به گذشته و یا آینده ببرد. می تواند شما را وادار به فکر کردن به آرزوهایتان کند. می تواند شما را یک قهرمان جلوه دهد کما اینکه می تواند از شما یک فرد شکست خورده بسازد. در دنیای بی کران موسیقی اگر فردی اندک نگاهی به آثار بزرگ موسیقیدان تاریخ بشر یعنی یانی کریسو مالیس نینداخته باشد باید در مورد شناخت او از موسیقی تردید کرد. در آثار گرانسنگ این هنرمند، کمتر موسیقی یافت می شود که در آن یک پیام مهم انسانی نهفته نباشد. اما یک سوال همیشه در ذهن من بوده و هنوز هم بدون جواب مانده است و آن اینکه یانی چگونه می تواند چنین آهنگهایی ساخته باشد. و آیا او اساسا در هنگام آهنگسازی به چه می اندیشد و کدامین افقهای هنری برای او مجسم می شود که این چنین روان آدمی را به بازی می گیرد و هر بار که به یکی از آثار او گوش فرا بدهی انگار برای اولین بار است که میشنوی.
اگر شما خواننده محترم تابحال به آثار این فرهیخته سری نزده اید به شما توصیه جدی می نمایم که حتما این بهره را ببرید.